خلاصه داستان: این داستان عشق غیرممکن کانفزا، یک دختر عشایری و ماهیر، یک کمیسر پلیس را روی پرده خواهد آورد که از پاموکاله شروع می شود و تا استانبول امتداد می یابد.
خلاصه داستان: زندگی ثروتمندترین و قدرتمندترین خانواده های استانبول. خدمتکاران آنها که در معرض رازها، رازها و جنایات پنهان شده در پشت درهای بسته این خانه ها هستند، اغلب بخشی از آنها می شوند.
خلاصه داستان: این سریال به دنبال مهمت، یک وکیل موفق است که در تلاش است تا پس از مرگ مادرش، دوباره با دخترش، دوگا، ارتباط برقرار کند. در طول راه، رازهایی که مدتها مدفون شده بودند آشکار می شوند و زندگی آنها را تهدید می کنند. تی...
خلاصه داستان: عشق بین جهان و هانجر در کمترین زمان ممکن شروع خواهد شد، اما هانجر از دردسر رهایی نخواهد یافت. بهیزا همه تلاش خود را برای متوقف کردن هانجر خواهد کرد، اما هانجر را از نگاه جهان متوقف کردن برای او به ذهن نخواهد آمد و از بدترین کارها برای رسیدن به این هدف استفاده خواهد کرد. اما به هر حال، بهیزا نمیتواند هانجر را از کنار جهان بزرگتر کند، بلکه هر تلاشی که بیشتر انجام میدهد، هانجر و جهان به یکدیگر نزدیکتر میشوند.
خلاصه داستان: “بهار” هنگامی که با خطر مرگ مواجه میشود، متوجه روی دیگری از زندگی به ظاهر بینقص و بهخصوص همسرش “تیمور” میشود. با بیماری ناگهانی بهار، نظم تمام خانواده بهم میریزد. در این حین “اِورن” در تمام زمینهها رقیب تیمور میشود. بدین ترتیب زندگی بهار با ماجراهایی کمدی-تراژدی از نو شکل میگیرد…
خلاصه داستان: عالیه آلبورا به همراه پسر پنج سالهاش از کانادا به ماردین میآید تا به وصیت شوهر متوفیاش عمل کند. با این حال، این ورود نه بازگشتی دارد و نه خروجی از آلبورا. اگر چه جهان آلبورا، رئیس طائفه آلبورا، نسبت به مبارزات عالیه بی تفاوت نیست، اما به او اجازه نمی دهد فرزندش را با خود ببرد. عالیه آلبورا که با تاریکی گذشته، رازهای پنهان و حقیقت منطقه روبرو می شود، خود را در کشمکش بزرگی با خانواده شوهرش می بیند.
خلاصه داستان: زینب دختر باهوش، خوش رفتار و نمونه ثروتمندترین خانواده شهری است که در آن زندگی می کند، در حالی که هلیل مرد جوانی است که در سنین پایین مادر و پدرش را از دست داده و با کینه با عمه اش زندگی می کند تا انتقام خانواده اش را بگیرد. . این دو جوان که با وجود خانواده زندگی می کنند، خود را در یک گره کور غیرقابل تصور خواهند دید.